حسن دهلوی
حَسَنِ دِهْلَوی، شاعر، عارف و سخنور بزرگ پارسیگوی اواخر سدۀ 7 ق / 13 م و اوایل سدۀ 8 ق / 14 م در شبهقاره، مشهور به «سعدی هندوستان» از معاصران و معاشران امیر خسرو دهلوی.
امیر نجمالدین حسن بن علاء (الدین) سجزی مشهور به خواجه حسن دهلوی (جامی، نفحات ... ، 608؛ دولتشاه، 186) را برخی «سنجری» نیز نامیدهاند (فرشته، 2 / 394؛ لودی، 39؛ غلام سرور، 1 / 344). گویا آنها نام او را با خواجه معینالدین سجزی (د 633 ق / 1236 م) معروف به سنجری که از پیشروان سلسلۀ چشتیه و از شاعران نیکوسخن بوده است، اشتباه کردهاند (نک : صفا، 3(2) / 817- 818)، اما نسبت سجزی شاید به این سبب باشد که اجداد او از ایرانیانی بودهاند که از سرزمین سیستان به هند مهاجرت کردهاند. برخی نیز نسبت سنجری را «سنجاری» یعنی «اهل سنجار» دانستهاند (محوی، 17). بر طبق بیشتر منابع، زادگاه شاعر دهلی است، اما خود او در قصیدهای که در مدح سلطان علاءالدین خلجی (سل 695-715 ق / 1296-1315 م) سروده، به صراحت به بدائون به عنوان زادگاه خود اشاره نموده است (دیوان، 503؛ برنی، 204؛ اوحدی، 2 / 1147).
حسن دهلوی در دهلی تربیت یافت و در همانجا زندگی کرد (نک : لودی، همانجا؛ صفا، 3(2) / 817- 819). تولد او بنا به قرائن موجود، در فاصلۀ سالهای 649-650 ق / 1251-1252 م روی داده و تعلیم و تربیت و تحصیلات شاعر در اواخر دورۀ سلاطین شمسیه و بلبانیه صورت گرفته است که شمار بسیاری از دانشمندان، صوفیان و شاعران ایرانی بر اثر یورش مغولان، به مناطقی در شمال هند پناه بردند و بعدها، اخلاف آنها در سدههای 7 و 8 ق، موجب رواج و شکوفایی تصوف و ادب فارسی در این سرزمین شدند (همو، 3(2) / 819-820).
حسن دهلوی با امیرخسرو دهلوی (د 725 ق / 1325 م)، شاعر و صوفی برجستۀ فارسیزبان هندوستان، دوستی داشت (برنی، 523؛ جامی، همانجا؛ نیز نک : صفا، 3(2) / 817-820). گویا به سبب این دوستی، حسن دهلوی به تصوف گرایش پیدا کرد و به خواجه نظامالدین اولیا (د 725 ق)، از مشایخ چشتیه دست ارادت داد (لودی، 40؛ صفا 3(2) / 821-823) و پس از آن، به نوشتن فوائد الفؤاد از ملفوظات نظامالدین اولیا همت گماشت (فرشته، همانجا؛ زرینکوب، دنباله ... ، 218).
به گفتۀ منابع، حسن دهلوی با امیرخسرو، مدتی در دربار ملتان در خدمت ملک محمدقاآن، پسر غیاث الدین بَلبَن (664-686 ق / 1266-1287 م)، سمت دواتداری را برعهده گرفت و به مدیحهسرایی پرداخت. مدایحی از او در مدح سلطان غیاثالدین بلبن و علاءالدین خلجی باقی مانده است.
حسن دهلوی در اواخر عمر، به دولتآباد دکن رفت و در دربار محمد شاه تغلق (سل 725-752 ق / 1325-1351 م) همچنان به مدیحهگویی پرداخت. وی در 737 یا 738 ق / 1337 یا 1338 م درگذشت و در جوار برخی از مشایخ چشتیه در ناحیهای موسوم به حسنشیر به خاک سپرده شد (فرشته، 2 / 394؛ صفا، 3(2) / 822-823).
امیرحسن در روایات چشتیه به حُسن رفتار و مکارم اخلاق مشهور بود (عبدالحق، 101؛ نیز نک : زرینکوب، همان، 219). جامی در نفحات الانس (ص 608) میگوید: «در تجرّد و تفرّد از علایق دنیوی و خوش بودن و خوش گذرانیدن بیاسباب صوری همچو اویی کمتر دیدهاند» (نیز نک : زرینکوب، همانجا)؛ همچنین بسیاری از امیران و سلاطین خواهان مصاحبت با وی بودند (غوثی، 82؛ میرخرد، 483؛ غلام سرور، 1 / 344). حسن دهلوی شاعری توانا و برجسته، و پس از امیرخسرو، بزرگترین شاعر پارسیگوی هندوستان در آن زمان بود.
آثـار
از حسن دهلوی آثاری به نظم و نثر برجای مانده است. دیوان شعر او مشتمل بر انواع قالبهای شعری مانند مثنوی، قصیده، غزل و رباعی است. او در شعر «حسن» تخلص میکرد. اشعارش ساده، روان و حاوی مضامین متین و ظریف است. وی در سرودههای خود، از اشعار برخی از سخنسرایان پارسیگوی نیز استقبال کرده است. سبک شعر وی به سبک شعر خاقانی (د 595 ق / 1199 م) و بهویژه سعدی (د 691 ق / 1292 م) بسیار نزدیک است و در سرودههایش، از این دو استاد سخن با احترام و تکریم یـاد میکند (برای نمونـه، نک : دیوان، 7، 87، 158، جم ؛ نیز نک : زرینکوب، سیری ... ، 80).
شهرت حسن بیشتر در غزلسرایی است (اوحدی، 2 / 1146). او در این شیوه خود را پیرو سعدی میداند و بسا به همین سبب، به «سعدی هندوستان» ملقب شده است. بسیاری از شاعران سدههای 8 و 9 ق / 14 و 15 م تحتتأثیر او بودهاند. کمال خجندی (د 803 ق / 1401 م) چنان از شعر حسن تأثیر گرفته بود که او را «دزد حسن» نامیدهاند (نک : جامی، بهارستان، 148- 149؛ خواندمیر، 3 / 549؛ شمیسا، 107). ذوق و شور عاشقانهای در سخن او به چشم میخورد که به گفتۀ خود وی، سبکی ویژه به کلامش میدهد که از آن به «طرز خاص و طرز حسن» تعبیر شده است (همان، 166، 352؛ نیز نک : زرینکوب، همانجا).
جامی شعر او را «از مقولۀ سهل ممتنع» میخواند و «قافیههای تنگ و ردیفهای غریب » را از بدایع شعر او میداند (همان، 149). سرودن مثنویهای کوتاه در بحرهای مختلف در مدایح و گاه، استفاده از رباعی در این گونه اشعار، از ویژگیهای شعر حسن است. پارهای از مثنویهایش نیز حکایتهای منفرد یا مطالبی است که به وقایعی خاص مثل ولادتها و بنای عمارتهای نو و مانند آن اشاره دارد (همان، 535- 548؛ نیز نک : صفا، 3(2) / 826). دیوان او چندین بار به چاپ رسیده است. مثنوی عاشقانۀ «عشقنامه» سرودۀ وی نیز شهرت بسیاری دارد.
تنها اثر منثور بر جای مانده از حسن فوائد الفؤاد است که تقریرات نظامالدین اولیا و از ارزندهترین و سودمندترین کتابهای عرفانی صوفیان در زبان فارسی است. حسن دهلوی تقریرات و ملفوظات مرشد خود، نظامالدین اولیا را به مدت 15 سال (707-722 ق / 1307-1322 م) گردآوری و تدوین کرد و تقریباً 3 سال پیش از درگذشت نظامالدین، آن را به پایان رساند (آریا، 150؛ زرینکوب، دنباله، 219؛ هاشمپور، 15-16). وی در مقدمۀ کتاب سبب نامگذاری آن را چنین میگوید: « ... این مجموعه چون دلهای دردمندان از او فایدهها میگیرند، فوائد الفؤاد نام کرده شد» (نک : چ ملک، 1). رسالۀ فوائد الفؤاد شامل 5 جلد، و هر جلد مشتمل بر چندین مجلس است. در هر مجلس یک، دو یا 3 مسئلۀ عرفانی مطرح گردیده که از زبان خود شیخ نظامالدین اولیا یا از قول یکی از مشایخ بیان شده است (نک : چ هاشمپور، سراسر اثر).
در این کتابْ آموزههای دینی و عرفانی در کمال متانت و لطافت، به شیوهای ادبی آمده است. موضوع آن افزون بر اینکه تصویری روشن از نگرش و تفکر شیخ نظامالدین اولیا به دست میدهد، روش تربیتی او را در لابهلای بیان مسائل عرفانی و تعلیمات صوفیانه مینمایاند (آریا، زرینکوب، همانجاها؛ هاشمپور، 15). این رساله آگاهیهای ارزشمندی دربارۀ تصوف، چگونگی تعلیم و تربیت مشایخ و صوفیان، و توضیح و تشریح اصطلاحات رایج میان صوفیه را در خود جای داده است؛ همچنین در آن، به احوال شماری از بزرگان فرقههای چشتیه و سهروردیۀ ملتان و دهلی که در سدههای 7 و 8 ق میزیستهاند، اشاره شده است (نک : همان چ، 108- 128؛ هاشمپور، «ل»).
هاشمپور سبحانی تدوین و تألیف این کتاب را گامی نو در ادبیات صوفیانۀ شبهقاره میداند (ص 15). انشای کتاب فصیح و همچون بیشتر رسالههای عرفانی، ساده و عاری از هرگونه نارسایی کلام است و زبانی گویا و روان دارد. فوائد الفؤاد چندین بار تصحیح و چاپ شده است. این کتاب در میان عارفان شبهقاره نیز جایگاهی والا دارد و تاکنون چندینبار به زبان اردو ترجمه شده است.
مآخذ
آریا، غلامعلی، طریقۀ چشتیه در هند و پاکستان، تهران، 1365 ش؛ اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، به کوشش ذبیحالله صاحبکاری و آمنه فخر احمد، تهران، 1389 ش؛ برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ترجمۀ معینالحق، لاهور، 1991 م؛ جامی، عبدالرحمان، بهارستان و رسائل، به کوشش اعلاخان افصحزاد و دیگران، تهران، 1379 ش؛ همو، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، 1370 ش؛ حسن دهلوی، دیوان، به کوشش احمد بهشتی شیرازی و حمیدرضا قلیچخانی، تهران، 1383 ش؛ همو، فوائد الفؤاد، به کوشش توفیق هاشمپور سبحانی، تهران، 1385 ش؛ همان، به کوشش محمدلطیف ملک و محسن کیانی، تهران، 1377 ش؛ خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1362 ش؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء، به کوشش محمد رمضانی، تهران، 1338 ش؛ زرینکوب، عبدالحسین، دنبالۀ جستوجو در تصوف ایران، تهران، 1362 ش؛ همو، سیری در شعر فارسی، تهران، 1363 ش؛ شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، تهران، 1362 ش؛ صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1366 ش؛ عبدالحق دهلوی، اخبار الاخیار، پاکستان، فاروق آکیدمی؛ غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیاء، کانپور، 1894 م؛ غوثی شطاری، محمد، گلزار ابرار، به کوشش محمد ذکی، پتنه، 1994 م؛ فرشته، محمدقاسم، تاریخ، نولکشور، 1290 ق / 1873 م؛ لودی، شیرعلی، مرآة الخیال، به کوشش حمید حسنی و بهروز صفرزاده، تهران، 1377 ش؛ محوی، مسعود علی، مقدمه بر دیوان حسن دهلوی، حیدرآباد دکن، 1352 ش؛ میرخرد، محمد، سیرالاولیاء، ترجمۀ اعجاز الحق قدوسی، لاهور، 1986 م؛ هاشمپور سبحانی، توفیق، مقدمه بر فوائد الفؤاد (نک : هم ، حسن دهلوی).